بازار داغ فتنه ، انحراف و توطئه در میان سردمداران رژیم جمهوری اسلامی ایران

بازار داغ فتنه ، انحراف و توطئه در میان سردمداران رژیم جمهوری اسلامی ایران

این روزها سران فتنه گر جمهوری اسلامی ایران به جان هم افتاده اند تا قدرت دولتی و ارگانهای سرکوبگر رژیم را از یکدیگر بربایند. در تأمین این هدف ، جناح خامنه ای می کوشد دار و دسته احمدی نژاد - رحیم مشایی را که برخود نام "اصولگرایان پیشرو" نهاده اند از گردونه اقتدار حکومتی بیرون کند. اتهاماتی که تاکنون به "اصولگرایان پیشرو" زده شده است، تشکیل دوباره فراماسونری ، انحراف از اسلام ، رواج بابیت ، پیروی از فرقه حجتیه و سوء استفاده های کلان مالی می باشد. اگر چه احمدی نژاد پس از دو هفته خانه نشینی و امتناع از اجرای فرامین خامنه ای اکنون به ظاهر ولایت فقیه را بصورت کم رنگ قبول کرده است ، اما در تمام اظهاراتش آشکارا درصدد است تانقش واسطگی ولایت فقیه بین مردم وامام زمان را حذف کند.

درماههای گذشته صف آرایی جدیدی شکل گرفته است بدین ترتیب که : جناح خامنه ای با دردست داشتن اهرم سپاه پاسداران ، شورای نگهبان ، وزارت اطلاعات ، قوه قضائیه ، مجلس ، ائمه جمعه و حزب الله می کوشد درقدم اول نفوذ طرفداران احمدی نژاد و خط دهنده وی اسفندیار رحیم مشایی را در دولت خنثی سازد. در همان حال ضمن گردآوری اسناد مربوط به سوء استفاده های مالی مشایی زمینه را برای دستگیری وی آماده می کنند. برای این منظور تاکنون ده ها نفراز اطرافیان مشایی دستگیر و به زندان انداخته شده اند.
درهمان حال احمدی نژاد و رحیم مشایی نیز می کوشند با استفاده از اهرم دولت ، بویژه با دراختیار گرفتن وزارت نفت بعنوان شاهرگ حیاتی اقتصاد ایران طرف مقابل را به عقب نشینی و سازش وادارند.

سوء تفاهمی که احمدی نژاد را به مناقشه با بیت خامنه ای کشاند
تنفر عمومی مردم از کل رژیم جمهوری اسلامی ایران بخصوص از آخوندها، برای احمدی نژاد این سوء تفاهم را پیش آورده است که گویا مردم فقط از روحانیت متنفرند. با این برداشت غلط از ذهنیت مردم است که وی تلاش می کند ولایت فقیه را دور بزند و خود را نماینده امام زمان معرفی کند. اگر در ابتدای ریاست جمهوری احمدی نژاد این ادعاهای سخیفانه بصورت لطیفه بین مردم پخش می شد ، اما با گذشت زمان معلوم شد این خود بزرگ بینی ها و عوام فریبی ها پایه فکری وی و رحیم مشایی بعنوان تئوریسین و خط دهنده رئیس جمهور را تشکیل می دهد.
بربستر همین تفکر مردم فریبانه بود که احمدی نژاد هنگام بازگشت ازسفرش به نیویورک و دیدار با رهبران سایرکشورها در سازمان ملل هنگام دیدار با آیت الله آملی اظهارداشت در جایگاه وی در سازمان ملل «هاله نور» دور سرش ظاهرشده وموضوع را اینطور تشریح کرد «هاله نوری آمد وبرای ۲۷ هشت دقیقه هیچکس مژه نزد ، اینکه می گویم مژه نزدند غلو نمی کنم... همه مبهوت مانده بودند و انگار یک دستی اینهارا گرفته بود و...» . اینگونه خزعبلات وسایر اظهارات «گهربار» او نشان می دهد که وی و دار ودسته اش مردم را بسیار ساده انگاشته اند ؟! آنها کار را بجایی رساندند که با هزینه صدهامیلیون تومان از جیب مردم اقدام به ساختن فیلمی بنام " ظهورنزديك است " نموده اند . آنها پیشاپیش سی دی آنرا نیز در خیلی از مناطق ایران، بویژه در روستاهای کشور پخش کرده اند. در این فیلم به احمدی نژاد نقش " شعيب ابن صالح " (دست راست امام زمان ) داده شده است .
اینگونه توهم پراکنی ها و رخدادهای بعدی نظیر عدم پذیرش احمدی نژاد در قم و روی گردانی اکثر آیت لله ها از دیدار با وی مسیر فکری احمدی نژاد و طرفدارانش را برهمگان آشکار کرد.

سبقت گرفتن احمدی نژاد از دفتر خامنه ای در دامن زدن به اوهامات و قائل شدن نقش محوری برای خودش، باعث شد تا دفتر خامنه ای نیز پیرامون نیات باطنی وی بیشتر تعمق کند. علی رغم هشدارهای مکرر مجلس و اطرافیان خامنه ای به احمدی نژاد اما او همچنان باعزمی جزم اراده کرده است تا دولت « مهر ورز» خودرا بدون مشارکت ولایت فقیه ، زیر نظر امام دوازدهم جاودانه کند.
احمدی نژاد تصور می کرد در مناقشه بین خود و رهبری ، علاوه بر دولت ، نهادهای پر قدرت رژیم نظیر سپاه پاسداران ، بسیج و اکثریت مجلس با وی هماهنگ خواهند شد. پیشاپیش خیالش از ریاست هاشمی رفسنجانی بر مجلس خبرگان آسوده شده بود وبا استعفای رفسنجانی ازاین نهاد، اکنون نوبت به دراختیار گرفتن کلید اطلاعات و امنیت کشور رسیده بود تا در قدم بعدی کار ولایت فقیه راتمام کند و نقش او را تاحد یک مقام تشریفاتی و دینی پائین آورد. همان کاری که صدام حسین بعد از قدرت گیری با حسن البکر در عراق کرد واو را بعنوان یک رئیس جمهور فاقد قدرت تا آخر عمرش بصورت دکور در حکومتش حفظ کرد. بااین هدف بود که مصلحی وزیر اطلاعات را سد راه خود دید و تصمیم گرفت مصلحی را وادار به استعفانماید. اگر چه رهبری با شخص مصلحی و کنارزدن او حرفی نداشت ولی سپردن دستگاه اطلاعات وامنیت کشور به احمدی نژاد بمثابه تیر خلاصی بود که می توانست کار «بیت امام» و کنترل ونظارت روحانیت بر حکومت را پایان بخشد.

موقعیت لرزان "اصولگرایان پیشرو" ضعیف تر خواهد شد
دخالت مستقیم خامنه ای در ابقاء مصلحی بعنوان وزیر اطلاعات سر آغاز کشمکش علنی بین دوجناح «اصولگرا» گردید. اگر چه قبل از آن برادران لاریجانی ، صادق لاریجانی بعنوان مسئول قوه قضائیه و علی لاریجانی بعنوان رئیس مجلس بارها علیه احمدی نژاد موضع گرفته بودند. جمعیت مؤتلفه اسلامی نیز که کنترل بازار و بخش زیادی از انحصارات را در اختیار دارد به دفعات مکرر نارضایتی خودرا از احمدی نژاد اعلام داشته بود . نمایندگان این جریان در مجلس نظیر احمد توکلی، بطور دائم بر علیه احمدی نژاد و طرفدارانش داد سخن سر می دهند و اسناد سوء استفاده ها و بی کفایتی های اورا منتشر می کنند.
اکنون که رفته رفته پرده ها کنار زده می شود و هر دو جناح «اصولگرا» از توافق بایکدیگر ناامید شده اند، آنها باردیگر به یاد مردم افتاده و هریک دیگری را متهم به زیرپا گذاشتن منافع مردم می نماید. همان مردمی که از بدو روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی ایران تاکنون از حقوق شهروندی محروم بوده اند و تاکنون بیش از ششصد هزار نفر از آنها درسراسر ایران بخاطر کسب ازادی توسط این رژیم ضد مردمی کشته شده اند.
رئیس جمهور منتخب سران جمهوری اسلامی اکنون در منگنه بیت خامنه ای ، شورای نگهبان ، مجلس ، سپاه و قوه قضائیه گرفتار آمده و در تدارک است با تحریک بسیجی ها و جلب حمایت چند آخوند دون پایه ، خودرا بعنوان یک جناح بانفوذ به حساب آورد. این دست و پازدنهای احمدی نژاد درحالی صورت می گیرد که طرفداران رحیم مشایی و یاران احمدی نژاد یکی از پس از دیگری دستگیر می شوند. یکی از افراد بانفوذی که می تواند اطلاعات بسیاری را درمورد قصد نهایی رحیم مشایی - احمدی نژاد در اختیار سران رژیم بگذارد، حمید بقایی می باشد. وی از سوی احمدی نژاد به سمت رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و معاون اجرایی احمدی نژادمنصوب گردیده است. از جانب قوه قضائیه اسناد و مدارک بسیاری علیه وی گردآوری شده و بطور رسمی هم اکنون به حکم « دیوان عدالت اداری» به چهارسال انفصال ازخدمات دولتی محکوم شده است . بقایی هنوز به توصیه مشایی - احمدی نژاد وقعی به این حکم نگذاشته است. با این وجود وی درزمره اولین مهره های مهم جناح احمدی نژاد است که قبل از مشایی مورد بازخواست جدی قرار خواهد گرفت.
ازهنگام آغاز علنی کشمکشها تاکنون نهادهای پر قدرت رژیم یکی پس از دیگری به نفع خامنه ای موضع گرفته اند. اگرچه بازگشت احمدی نژاد به سرکار موجب دلگرمی بیشتر رحیم مشایی شده است اما وی نگران است که به سرنوشت سعید امامی دچار گشته و از سر راه برداشته شود، وی پیشاپیش اعلام کرده است « من اهل سکته نیستم ولی دیگران از دست من سکته می کنند» . هرچند ممکن است این اظهارات دال برسرسختی آنها علیه رهبری تفسیر شود ولی درعین حال نشانه ای است از ترس و گرفتارشدن به سرنوشت امثال سعید امامی و سعید حجاریان.

موضع گیری مراجع تقلید علیه احمدی نژاد
علاوه بر چندین آیت الله صاحب فتوا ، اکنون آیت الله مصباح یزدی بعنوان رهبر معنوی احمدی نژاد و خط دهنده اصلی دولت برعلیه وی موضع گرفته است. وی که در گذشته یکی از حامیان سرسخت دولت بود اکنون در زمره منتقدین جدی دولت می باشد. به نظر می رسد بلند پروازیهای احمدی نژاد کاخ خیالی مصباح یزدی راهم فروریخته است. وی تصورمی کرد با کنار زدن هاشمی رفسنجانی از نهادهای مهم رژیم مانند مجلس خبرگان و پایان یافتن عمرخامنه ای ، خود برکرسی خلافت رهبری لم خواهد داد، درحالیکه اکنون متوجه شده است که رحیم مشایی خودرا نامزد این پست کرده بوده و ولایت فقیه جایگاهی در حکومت ائتلافی احمدی نژاد با امام زمان ندارد، لذا برعلیه دولت دادسخن سر داده است. مصباح در مصاحبه های مختلفی از جمله درجمع اعضاء مؤتلفه اسلامی اظهار داشته است احمدی نژاد بیش از ۵۰۰ هزار رأی نمی آورده و اعتراف می کند که آنها وی را به قدرت رسانده اند.اظهارات مصباح از این قرار است:
«یادم هست یکی از سیاستمداران کهنهکاری که سابقه بسیار طولانی در انقلاب دارد، در همین مؤسسه به من گفت: «این شخص اگر رأی بیاورد، بیش از 500 هزار تا نخواهد بود. فکر بیشتر از 500 هزار تا را نکن.» این حرف متعلق به کسی است که اگر بخواهیم در این کشور از5 نفر متخصص مسائل سیاسی نام ببریم، حتماً یکی ایشان است،»
مصباح در ادامه صحبتهایش راجع به رحیم مشایی گفته است :
« بعد روی کارها و حرفهای شخص جنجالآفرین حساس شدیم، دیدیم خیلی حرفهای بوداری است و اصلاً حرفهای سادهای نیست. بنده روز به روز احساس کردم که خطر بسیار عظیمی در این جریان، نهفته است و تلاش زیادی در این راه شده. عقلم نمیرسید که آیا هیپنوتیزم است، سحر است، ارتباط با مرتاضین است؟ بنده این جور چیزها را بلد نیستم، ولی میدانستم که در این قضیه، چیزی غیرطبیعی وجود دارد. دیدیم که این شخص مسئلهدار، این آقا را مسخّر کرده و او توی مشتش هست. البته قرائن فراوانند و خود شما بیشتر از ما اطلاع دارید که حتی تأثیر نگاه و برخورد و آثار طلسمات و چیزهایی از این قبیل در کار است. »
اما حجت الاسلام روانبخش که یکی از مریدان و دست نشاندگان مصباح در مجلس رژیم است از قول وی صراحت بیشتری نشان داده و خواهان دستگیری مشایی گردیده است. روانبخش در مصاحبه با نشریه لثارات الحسین گفته است:
«منظور آيت الله مصباح از جريان فراماسونري شخص مشايي است » در همین مصاحبه چندین بار آمده است که مصباح یزدی جریان انحرافی را فراماسونر جدید می داند و در ادامه چنین استدلال شده است:
«هشدار آيتالله مصباح در مورد جريان فراماسونري، ناظر به جريان تاريخي اين فتنه عملکرد اين ساختار جاسوسي در ايران است. اما در حال حاضر بنابر آنچه که افراد مطلع و ناظر امنيتي گزارش ميدهند، برخي رفت و آمدها، تماسها و ديدارها و اعلام مواضع در حوزههاي مختلف فرهنگي، سياسي و اجتماعي از سوي بخشي از بدنه دولت، مشمول همان هشداري است که آيتالله مصباح دادهاند. نيروهاي امنيتي هرچه سريعتر مشايي را دستگير كنند .مشايي بذل و بخششهايي در شهرستانها داشته که بر نيروهاي امنيتي پوشيده نيست. لذا بايد اثبات شود که توزيع پول و ارتباطات وي با آن سوي مرزها در چه راستايي بوده و چطور دولتي که براي مبارزه با فساد تشکيل شد شخصي وجود دارد که پولهاي کلاني در اختيار دارد و به واسطه آن اقدام به تشکيل شوراي راهبردي براي فتح مجلس کرده است. بنابراين، نيروهاي امنيتي بايد هر چه سريعتر اقدام به دستگيری اين شخص کنند چرا که اين مطالبه عمومي ملت ايران است. »

علی رغم تمام موضع گیریهای شورای نگهبان ، سپاه پاسداران ، مجلس و سایر نهادهای پر قدرت رژیم اما از آنجا که مشایی ، بقایی و احمدی نژاد هرسه جزو اطلاعات بوده اند و سالها سیاست گذاری رژیم در کردستان و مناطق غربی ایران در دست آنها بوده است ،سران رژیم نگرانند که دستگیری زود هنگام مشایی ممکن است اوضاع را در دستگاه امنیتی رژیم بهم بریزد. از این روست که اکنون در مرحله پرونده سازی و جوسازی هستند تا پس از دستگیری »سران منحرف» لطمه کمتری به آنها وارد شود.